مجتبی مطهری فرزند معلم شهید استاد مطهری مراودات پدرش با مقام معظم رهبری را روایت کرده است.
مجتبی
مطهری فرزند استاد شهید مطهری در مصاحبه با پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و
نشر آثار آیتالله ای به بیان روابط ایشان با رهبر معظم انقلاب
پرداخته است:
*اولین زمینههای آشنایی
زمینههای
اولیهی این آشنایی به سالهای ابتدایی دههی چهل بازمیگردد. در واقع
بنده معتقدم که آشنایی آیتالله ای با آثار استاد شهید، مقدمهی انس
ایشان و زمینهای شد تا هنگامی که ایشان از قم به تهران تشریف میآوردند،
با استاد مطهری که در حوزهی مروی فلسفه تدریس میکردند، ملاقات داشته
باشند و حلقهی انس و ارتباط ایشان در همان مدرسهی مروی شکل بگیرد. این
علاقه پس از دیدارهای مکرر، دوطرفه شد و استمرار جدی یافت.
من
اینجا میخواهم به نکتهی مهمی اشاره کنم؛ اینکه هیچکس مثل رهبری،
مطهری را نشناخت و این از جملات گرانبها و حکیمانهی خود ایشان کاملاً
مشهود است. در مقابل هم به نظر من هیچکس مثل خود شهید مطهری شخصیت آقا را
نشناخت. من این را از آن احساس علاقهای متوجه شدم که بعدها خودم در مشهد
بین این دو نفر مشاهده کردم
من اینجا میخواهم به
نکتهی مهمی اشاره کنم؛ اینکه هیچکس مثل رهبری، مطهری را نشناخت و این
از جملات گرانبها و حکیمانهی خود ایشان کاملاً مشهود است. در مقابل هم به
نظر من هیچکس مثل خود شهید مطهری شخصیت آقا را نشناخت. من این را از آن
احساس علاقهای متوجه شدم که بعدها خودم در مشهد بین این دو نفر مشاهده
کردم.
ما هر موقع که مشهد میرفتیم، در رزهتل اقامت میکردیم. رز
هتل، هتلی بود مخصوص خانوادههای مذهبی و متدین که معمولاً ون برای
اینکه راحت باشند، آنجا را انتخاب میکردند. آقای عندلیبی، مدیر هتل، مرد
متدینی بود که افراد غیر مذهبی و هنجارشکن را راه نمیداد و جز به
خانوادههای متدین و مذهبی به گروه دیگری اعتنا نمیکرد. ما به مشهد که
میرسیدیم، پدرم بهخاطر علاقهی شدیدی که داشتند، دیدار با آقا جزء اولین
برنامههایشان بود. یادم هست که گاهی ما به منزل ایشان میرفتیم و گاهی هم
ایشان در رزهتل با پدرم ملاقات میکردند. وقتی با یکدیگر ملاقات میکردند
ساعتها با هم مینشستند و سخن میگفتند و گاهی متوجه گذر زمان هم نبودند.
این در حالی بود که ما در مشهد دوست و آشناهای زیادی داشتیم، اما احساس
عجیبی که استاد مطهری به ایشان داشتند، باعث میشد که دائم سراغ ایشان را
بگیرند.
من
احساس میکنم که شهید مطهری گوهری مثل آیتالله ای را همانجا
شناختند. این مسئله هم که رهبر معظم انقلاب در زمینهی فقاهت، عرفان، شعر،
ادب و بصیرت و روشنبینی دینی، ت و . در میان ت همطرازشان
منحصر به فرد و ممتاز بودند و بهترین گزینه بعد از حضرت امام (ره) محسوب
میشدند، شاهدی بر این مدعا است. من بر این نکته تصریح دارم که گوهری مثل
آقا را فرد دانایی مثل شهید مطهری کشف کرد و این یکی از رازهای علاقهی
شدید استاد مطهری به ایشان بود. در همان اوایل انقلاب هم به اصرار شهید
مطهری و طی تماس تلفنی که ایشان داشتند، آقا از مشهد به تهران تشریف آوردند
و با اصرار ایشان در شورای انقلاب قرار گرفتند. به هرحال این محبت دو طرفه
بین آیتالله ای و پدرم بسیار شدید بود و این چیزی بود که خود من به
خوبی آن را احساس میکردم.
*پیرو علی(ع) وضعش این نیست!
بهخوبی
یادم هست که آقا مکرراً به خاطر فعالیتهایشان در مشهد از طرف ساواک و شاه
مورد آزار و شکنجه بودند. آن زمانها یک سخنرانی از ایشان را در چهارراه
نادری آنوقت شنیدم که یک فراز از آن را هیچوقت فراموش نمیکنم. ایشان به
مردم میگفتند: شما پیرو علی (ع) نیستید، بلکه فقط محب او هستید. پیرو
علی(ع) وضعش این نیست و این حکومت را نمیپذیرد. این شرایط با اصول تشیع
نمیسازد و پهلوی شایستهی این نظام نیست.
همانجا این کلام من را
بسیار به فکر فرو برد. همین سخن باعث شد که ساواک ایشان را زندانی کند.
خطابههای پرمحتوا و حماسی ایشان همانموقع هم یک جمعیت بسیار زیادی را پای
صحبت ایشان جمع میکرد و شکلدهندهی بسیاری از حرکتهای انقلابی و
مبارزاتی بر علیه رژیم ستمشاهی بود.
شما
پیرو علی (ع) نیستید، بلکه فقط محب او هستید. پیرو علی(ع) وضعش این نیست و
این حکومت را نمیپذیرد. این شرایط با اصول تشیع نمیسازد و پهلوی
شایستهی این نظام نیست
درباره این سایت