فرضیه ماندگار



 

ابراهیم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع انقلاب فرهنگی به ایران بازگشت و به علت قطع ارتباط ایران با آمریکا نتوانست به آمریکا باز گردد.
زمان تقریبی مطالعه : 1 دقیقه

 

شهید  ابراهیم دهقانی


 ابراهیم دهقانی در سال ۱۳۳۴ در یک خانواده کارگری در شهر آبادان چشم به جهان گشود. در سال ۱۳۴۷ بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی وارد دبیرستان شد و از آنجاییکه محل زندگی وی در محله کارگری بود با فقر و مشکلات زمان خویش آشنایی بیشتری یافت و بخاطر هوش سرشار و درک عمیقی که از مسائل اجتماعی داشت از جنایات رژیم پهلوی رنج می‌برد.

پس از اتمام تحصیلت متوسطه و پایان خدمت سربازی جهت تحصیلات عالیه در رشته پزشکی عازم آمریکا شد تا بتواند در جامعه منشأ اثر بیشتری داشته باشد. با اوج گیری انقلاب اسلامی در ایران ابراهیم نیز در آنجا دست به تلاش زد و در انجمن اسلامی دانشجویان مقیم رژیم آمریکا علیه رژیم طاغوت به روشنگری اذهان عمومی پرداخت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع انقلاب فرهنگی به ایران بازگشت و به علت قطع ارتباط ایران با آمریکا نتوانست به آمریکا باز گردد.عشق و علاقه شدید او به امام خمینی (ره) مانعی برای عدم بازگشتش بود در قبل از جنگ ایادی استکبار لوله‌های نفت را منفجر می‌کردند و او به همراه چند تن از دوستانش به محافظت از این سرمایه ملی می پرداخت.


او از موسسین کمیته امداد امام خمینی در آبادان بود و منشا کارهای خیری برای محرومان منطقه بود و مسئولیت توزیع خواربار و پوشاک روستاهای آبادان را بعهده گرفت و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد و یکبار هم در حین انجام وظیفه مورد اصابت ترکش قرار گرفت و مجروح شد. او در تمام مدت جنگ در آبادان بوده و به محافظت و نگهبانی می‌پرداخت در عملیات پاکسازی کوی ذوالفقاری و فیاضیه از لوث وجود صدامیان شرکت داشت و با رشادت تمام جنگید.


سرانجام در جریان عملیات الی بیت المقدس در محور دارخوین به شهادت رسید. پیکر پاکش در بروجرد به خاک سپرده شد.

 



مجتبی مطهری فرزند معلم شهید استاد مطهری مراودات پدرش با مقام معظم رهبری را روایت کرده است.

شهید مطهری

مجتبی مطهری فرزند استاد شهید مطهری در مصاحبه با پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله ‌ای به بیان روابط ایشان با رهبر معظم انقلاب پرداخته است:

*اولین زمینه‌های آشنایی

زمینه‌های اولیه‌ی این آشنایی به سال‌های ابتدایی دهه‌ی چهل بازمی‌گردد. در واقع بنده معتقدم که آشنایی آیت‌الله ‌ای با آثار استاد شهید، مقدمه‌ی انس ایشان و زمینه‌ای شد تا هنگامی ‌که ایشان از قم به تهران تشریف می‌آوردند، با استاد مطهری که در حوزه‌ی مروی فلسفه تدریس می‌کردند، ملاقات داشته باشند و حلقه‌ی انس و ارتباط ایشان در همان مدرسه‌ی مروی شکل بگیرد. این علاقه پس از دیدارهای مکرر، دوطرفه ‌شد و استمرار جدی یافت.

من اینجا می‌خواهم به نکته‌‌ی مهمی اشاره کنم؛ این‌که هیچ‌‌کس مثل رهبری، مطهری را نشناخت و این از جملات گران‌بها و حکیمانه‌ی خود ایشان کاملاً مشهود است. در مقابل هم به نظر من هیچ‌کس مثل خود شهید مطهری شخصیت آقا را نشناخت. من این را از آن احساس علاقه‌ای متوجه شدم که بعدها خودم در مشهد بین این دو نفر مشاهده کردم

من اینجا می‌خواهم به نکته‌‌ی مهمی اشاره کنم؛ این‌که هیچ‌‌کس مثل رهبری، مطهری را نشناخت و این از جملات گران‌بها و حکیمانه‌ی خود ایشان کاملاً مشهود است. در مقابل هم به نظر من هیچ‌کس مثل خود شهید مطهری شخصیت آقا را نشناخت. من این را از آن احساس علاقه‌ای متوجه شدم که بعدها خودم در مشهد بین این دو نفر مشاهده کردم.

ما هر موقع که مشهد می‌رفتیم، در رزهتل اقامت می‌کردیم. رز هتل، هتلی بود مخصوص خانواده‌های مذهبی و متدین که معمولاً ون برای این‌که راحت باشند، آنجا را انتخاب می‌کردند. آقای عندلیبی، مدیر هتل، مرد متدینی بود که افراد غیر مذهبی و هنجارشکن را راه نمی‌داد و جز به خانواده‌های متدین و مذهبی به گروه دیگری اعتنا نمی‌کرد. ما به مشهد که می‌رسیدیم، پدرم به‌خاطر علاقه‌ی شدیدی که داشتند، دیدار با آقا جزء اولین برنامه‌هایشان بود. یادم هست که گاهی ما به منزل ایشان می‌رفتیم و گاهی هم ایشان در رزهتل با پدرم ملاقات می‌کردند. وقتی با یکدیگر ملاقات می‌کردند ساعت‌ها با هم می‌نشستند و سخن می‌گفتند و گاهی متوجه گذر زمان هم نبودند. این در حالی بود که ما در مشهد دوست و آشناهای زیادی داشتیم، اما احساس عجیبی که استاد مطهری به ایشان داشتند، باعث می‌شد که دائم سراغ ایشان را بگیرند.

شهید مطهری

من احساس می‌کنم که شهید مطهری گوهری مثل آیت‌الله ‌ای را همان‌جا شناختند. این مسئله هم که رهبر معظم انقلاب در زمینه‌ی فقاهت، عرفان، شعر، ادب و بصیرت و روشن‌بینی ‌دینی، ت و . در میان ت هم‌طرازشان منحصر به فرد و ممتاز بودند و بهترین گزینه بعد از حضرت امام (ره) محسوب می‌شدند، شاهدی بر این مدعا است. من بر این نکته تصریح دارم که گوهری مثل آقا را فرد دانایی مثل شهید مطهری کشف کرد و این یکی از رازهای علاقه‌ی شدید استاد مطهری به ایشان بود. در همان اوایل انقلاب هم به اصرار شهید مطهری و طی تماس تلفنی که ایشان داشتند، آقا از مشهد به تهران تشریف آوردند و با اصرار ایشان در شورای انقلاب قرار گرفتند. به هرحال این محبت دو طرفه بین آیت‌الله ‌ای و پدرم بسیار شدید بود و این چیزی بود که خود من به خوبی آن را احساس می‌کردم.

*پیرو علی(ع) وضعش این نیست!

به‌خوبی یادم هست که آقا مکرراً به خاطر فعالیت‌هایشان در مشهد از طرف ساواک و شاه مورد آزار و شکنجه بودند. آن زمان‌ها یک سخنرانی از ایشان را در چهارراه نادری آن‌وقت شنیدم که یک فراز از آن را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. ایشان به مردم می‌گفتند: شما پیرو علی (ع) نیستید، بلکه فقط محب او هستید. پیرو علی(ع) وضعش این نیست و این حکومت را نمی‌پذیرد. این شرایط با اصول تشیع نمی‌سازد و پهلوی شایسته‌ی این نظام نیست.

همان‌جا این کلام من را بسیار به فکر فرو برد. همین سخن باعث شد که ساواک ایشان را زندانی کند. خطابه‌های پرمحتوا و حماسی ایشان همان‌موقع هم یک جمعیت بسیار زیادی را پای صحبت ایشان جمع می‌کرد و شکل‌دهنده‌ی بسیاری از حرکت‌های انقلابی و مبارزاتی بر علیه رژیم ستم‌شاهی بود.

شما پیرو علی (ع) نیستید، بلکه فقط محب او هستید. پیرو علی(ع) وضعش این نیست و این حکومت را نمی‌پذیرد. این شرایط با اصول تشیع نمی‌سازد و پهلوی شایسته‌ی این نظام نیست

ادامه مطلب



 

قرآنمظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیلبرخوردارى از چنین هویتى، مطالعه دقیق کتاب تشریع و نظام تکوین را به قصددریافت تصور روشن و واقع بینانه ازآنها به بشر توصیه مى نماید، تا از اینطریق، راه تعالى و تکامل خود را هموار و زمینه تشکیل و تأمین زندگى آرمانىخویش را در دو جهان، فراهم سازند.


ناکامى و گمراهى انسان از نگاه قرآن در صحنه زندگى، به اشتباه در برنامهریزى، قانون گذارى و نظام رفتار خلاصه نمى شود، بلکه تفسیر و تلقى غیرواقعبینانه از هستى را نیز در بر مى گیرد و به همین دلیل در این کتاب مقدس،آموزش حکمت و حقایق هستى در کنار تلاوت آیات الهى، تزکیه و تعلیم وحى، بهعنوان عامل مؤثر در جهت رهایى انسان از ضلالت مطرح است. (یتلوا علیهمآیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلالمبین) جمعه/ 2


بدین ترتیب، قرآن رسالت تعلیم و تربیت انسان را به عهده دارد و هر مفسر،پژوهنده و مربى که بدان روى آورد به گونه اى راهى به شناساندن نظام تربیتىقرآن مى جوید و به فرا خور فهم و توانش به تبیین دیدگاه هاى تربیتى اینکتاب آسمانى دست مى یابد.


شهید مطهرى، از معدود دانشمندانى است که به دلیل شخصیت علمى، فلسفى و حضورجدى در حوزه مکتب هاى تربیتى و فلسفى معاصر خود و برخوردارى کامل از تمامىویژگى ها و شرایط لازم براى یک مفسر، توانسته است گام هاى بلندى در راستاىتبیین و ارائه مکتب تربیتى قرآن بردارد، هر چند که تازه هاى استاد در اینرابطه، هنوز در آثار مختلف ایشان پراکنده اند و ارائه نظام مند آنهاهمچنان یک نیاز شمرده مى شود!


از ویژگى هاى یافته هاى تربیتى شهید مطهرى از قرآن که بهره گیرى از آنبراى نهادهـاى پرورشى قـابل توصیه مى باشد، توجه همزمان به فلسفه آموزش وپرورش و روش تربیتى قرآن است که در این نوشته به صورت فشرده، به مطالعهگرفته مى شود.

فلسفه تربیت در قرآن

گرچهتوجه به فلسفه تربیت، پیشینه اى تاریخى به قدمت خود تربیت دارد و هر مربىو نظام تربیتى به گونه اى دیدگاه هاى زیربنایى و فلسفى این حوزه معرفتى رانیز به بحث گرفته است، ولى جداسازى فلسفه تربیت از روش تربیتى همچنانفلسفه سایر علوم، گذشته چندان درازى ندارد. تعریف هایى که براى (فلسفهتربیت) ارائه شده اند، به صورت روشن و تا حدودى همصدا پیوند بایدهاى نظاماخلاقى را با مباحث کلى و فلسفى تردید ناپذیر مى دانند، از آن جمله گفتهاند:



عناصرى که تشکیل دهنده یک نظام تربیتى هستند و به صورت نظامدار و منطقى باهم ارتباط دارند، در حقیقت برآمده و متأثر از پرسش ها و بحث هاى کلى اندکه ماهیت فلسفى و وجود شناختى دارند و از چیستى انسان (موضوع تربیت) وارزش هاى انسانى (محتواى قابل انتقال به تربیت شونده) که دو عنصر اساسى درنظام تربیتى مى باشند، سخن مى گویند. 1


جان دیوئى مى نویسد:


(… اگر بخواهیم تعلیم و تربیت را به عنوان جریان تشکیل گرایش هاى اساسى،عقلانى و عاطفى نسبت به طبیعت و همنوعان تلقى کنیم، در این صورت ممکن استفلسفه را به صورت تئورى کلى یا اساس فطرى تعلیم و تربیت تعریف کنیم.)2


هاروى سیگل مى نویسد:


(مقصود فلسفى بودن فرد در ارتباط با آموزش و پرورش… یعنى به دست آوردن یکاحساس معنى، هدف و تعهد شخصى رضایت بخش براى هدایت فعالیت هاى او به عنوانیک مربى.)3


در تعبیرهایى از این دست، این مطلب به چشم مى خورد که موفقیت یک نظامتربیتى در گرو این است که تکیه بر یک دید کلى قانع کننده در مورد هستى،انسان و چیستى مفاهیم نظام تربیتى داشته باشد. دانشى که این نیاز رابرآورده مى سازد فلسفه آموزش و پرورش نام دارد.


شهید مطهرى در مطالعات تفسیرى ـ تربیتى خویش، به این مهم به طور جدى توجهداشته و در کنار تلاش گسترده اش جهت تبیین روشن تمامى عنوان هاى کلیدىتربیت ـ که محور عمده فلسفه آموزش و پرورش را تشکیل مى دهند4 ـ در پرتوآیات قرآن، به مطالعه انسان، جهان و آفریدگار هستى مى پردازد.

ادامه مطلب


نقش های مشاوره ای معلم
اشاره

 

برای معلم نقش های گوناگونی در نظر گرفته شده است؛ یکی از این نقش ها که در آموزش و پرورش جدید جایگاه خاصی دارد، مشاوره است. البته به نظر می رسد، آموزش و پرورش ایران به این موضوع مهم توجه چندانی ندارد. به همین خاطر سلسله مقالاتی با عنوان " معلم مشاور" با هدف اصلی " احیای نقش مشاوره ای معلم " تهیه و تدوین می شوند.

 

معلم و نقش مشاوره ای او

 

" نقش" ، نشانگر رفتار یا عملی است که در اوضاع و موقعیت های معینی از شخص سر می زند و می توان آن را پیش بینی کرد. مانند نقش پزشک در مطب یا نقش معلم در کلاس درس. صرفاً نقشی را برعهده گرفتن، به انسان اعتبار نمی دهد، بلکه کیفیت و میزان تأثیری که شخص از طریق ایفای نقش در اجتماع می گذارد، از او شخصیتی ارزشمند یا کم ارزش می سازد.

شاخص ترین نقش معلم، نقش آموزشی اوست. اما با عنایت به تأثیرهای آشکار و پنهان شخصیت معلم در کلاس  او عملاً نقش های دیگری نیز ایفا می کند. این موضوع یکی از مباحث مهم تربیتی است که در کتاب های آموزشی و روان شناسی تربیتی بدان توجه شده است. جالب است بدانید که در ایران، توجه به نقش های گوناگون معلم در تعلیم و تربیت سابقه ای دیرینه دارد و در مکتب خانه ها و حوزه های علمیه، برای معلم و استاد، علاوه بر نقش آموزشی، نقش های اخلاقی و هدایتی نیز قائل می شدند. اما امروزه بر خلاف گذشته، توجه به این نقش های معلم کاهش یافته است. در هر حال معلم می تواند نقش های متعددی را ایفا کند؛ از جمله می تواند متخصص آموزشی، محرک، مدیر، رهبر، مشاور  مهندس محیط و سرمشق باشد.

 

در نگاه جدید به معلم و معلمی، تک تک نقش های ذکر شده  اهمیت دارند. اما در این مقاله از مجموع این نقش ها، نقش مشاوره ای معلم را انتخاب و بررسی کرده ایم. باید یادآور شد که منظور از نقش مشاوره ای، انجام وظایف رسمی مشاوره نیست. به عبارت دیگر، قرار نیست معلم جای مشاور را بگیرد، بلکه منظور این است که اولاً: معلم بتواند از فنون مشاوره برای بهبود روابط خود با دانش آموزان و والدین سود جوید و ثانیاً کیفیت و کارایی آن دسته از مهارت های معلمی را که ماهیت مشاوره ای دارند، افزایش دهد.

 

علاوه بر این ها، آشنایی معلم با اصول و فنون مشاوره، دانش و مهارت های زندگی شخصی و خانوادگی او را ارتقا خواهد بخشید.

 

راهنمای 1: حیطه های مشاوره

 

برای آن که معلم بتواند نقش مشاوره ای هم داشته باشد، لازم است از این سه ویژگی بر خوردار باشد:

 

صلاحیت های مشاوره ای

البته این موضوع تنها به معلم اختصاص ندارد. هر کس که به حوزه مشاوره وارد می شود، باید از حداقل صلاحیت های مشاوره ای برخوردار باشد تا خود و دیگران را دچار مشکل نسازد. مشاوره موضوعی انسانی است و ماهیتی انسان دوستانه دارد. اما ناشی گری و ناکارآمدی افراد در مشاوره، می تواند ویژگی انسان دوستانه آن را با خطری جدی روبه رو سازد.

ادامه مطلب


رابطه معلم و شاگرد

دین مبین اسلام به بهترین وجه رابطه بین معلم و شاگرد را استوار کرده است. اسلام معلم را به عنوان پدر معرفی می کند و می گوید :یکی از پدران تو معلمی است که به تو دانش می آموزد.

ارزش چنین پدری از پدر واقعی نیز بیشتر است زیرا او انسان را تغذیه معنوی می کند. بنابراین تمام حقوقی که درباره پدرو مادر در اسلام یادآوری شده است به طور کامل تری باید درباره معلم رعایت شود.

من علمنی حرفا قد صیرنی عبدا

یعنی: هرکس به من کلمه ای بیاموزد مرا بنده خود ساخته است.

این ارتباط در سطح عالی تری بین معلم و شاگرد برقرار می گردد. نکته اساسی تری که در این جا باید مطرح گردد، این است که باید موقعیت علم و تعلم برای شاگرد کاملا تبیین شده و به او تفهیم کرد که از نظر اسلام دانش آموز چه مقام و موقعیتی را دارا می باشد. بدیهی است تا شاگرد به ارزش علم و تعلم پی نبرده باشد هیچگاه قادر نخواهد بود حدود وظایف خود را با معلم و مربی رعایت نماید. رسول خدا می فرمایند:

هرکه برای خدا دنبال دانش برود همانا به راه بهشت می رود. فرشتگان به خاطر خشنودیش بال های خود را به زیر قدم هایش می گسترانند و تمام موجودات آسمانی و زمینی برای دانش آموز طلب رحمت و استغفار می نمایند حتی ماهیان دریاها.

در فرهنگ اسلامی موقعیت دانش آموز بسیار ستوده و ارزشمند است. ضمنا معلمان نیز با توجه به این حدیث و نقش حساس پدر خواهند فهمید که به چه کار ارزشمندی اشتغال داشته و چگونه باید با دانش آموز ارتباط برقرار سازند. بدیهی است که پدر هیچگاه در برابر فرزندش مقابله نمی کند و همیشه با عاطفه و مهر با او رفتار خواهد کرد و برای پیشگیری از سو رفتار شاگردان و جلوگیری از ارتکاب خلاف لازم است معلم با ایما و اشاره و تعریض و کنایه راه گشای تربیت اخلاقی شاگردان بوده و از تخلف آن ها جلوگیری به عمل آورد. در صورتی که ضرورت ایجاب نکند باید از آشکار گویی و تصریح به تخلف شاگرد خودداری نماید و همواره از مهر و محبت و مودت استفاده کند و دانش آموزان را به خاطر تخلف توبیخ  نکند.

ادامه مطلب


نام نویسی در مسابقه وبلاگ‌نویسی «معلم شهید» آغاز و تا پایان اردیبهشت ماه ادامه دارد و اختتامیه در ۳ خردادماه برگزار خواهد شد.

به گزارش «وبلاگ نیوز» مسابقه وبلاگ‌نویسی «معلم شهید» با هدف شناخت اندیشه و آثار استاد شهید مرتضی مطهری برگزار می‌شود.

محورهای موضوعی مسابقه حجاب، امر به معروف و نهی از منکر و ویژگی‌های یک معلم متعهد از دیدگاه شهید مطهری اعلام شده است.

همچنین آسیب‌شناسی شبکه‌های ماهواره‌ای و سبک زندگی اسلامی در اندیشه و آثار شهید مطهری نیز از جمله موارد پیشنهادی تولید محتوا در این مسابقه است.

آثار ارسالی باید تولیدی بوده و شرکت کنندگان اطلاعیه مسابقه را در وبلاگ خود درج کنند.

ثبت‌نام‌کنندگان باید مشخصات ارسالی خود را با ترتیب؛ نام و نام خانوادگی، حوزه مقاومت بسیج و پایگاه محل فعالیت، آدرس اینترنتی وبلاگ، شماره تلفن همراه و تاریخ تولد؛ ارسال کنند.

شرکت در این مسابقه برای عموم وبلاگ‌نویسان آزاد است و علاقه‌مندان می‌توانند تا پایان اردیبهشت ماه سال ۹۴ آثار خود را به ایمیل cayberbasirat@chmail.ir ارسال کنند.

نام نویس یدر مسابقه آغاز و تا پایان اردیبهشت ماه ادامه دارد و اختتامیه همزمان با سوم خرداد طی مراسمی برگزار خواهد شد و به ۱۰ نفر از برگزیدگان که امتیاز بیشتری در داوری بدست آورند جایزه نفیسی اهدا خواهد شد.




برادران و خواهران نهضت سوادآموزی بدانند که در حال جهادند. به شهرها و روستاهای دورافتاده رفتن و درِ خانه‌ها را زدن و در مساجد کلاس تشکیل دادن و بدون چشمداشتِ احسنت و تشکری، علم و سواد را - که ارزنده‌ترین هدیه‌هاست - به مردم دادن، یک جهاد است. بیسوادی، برای همه‌ی جوامع انسانی یک لکه‌ی ننگ است؛ اما برای یک جامعه‌ی مسلمان انقلابی، در این دوران و عصر پُرزحمت که قدرتهای بزرگ از بیسوادی و ناآگاهی مردم استفاده میکنند، بیشتر مایه‌ی ننگ است. نمیخواهم به بیسوادان اهانت بکنم؛ اما بیسوادی واقعاً لکه‌ی ننگی است. خود بیسوادان و در کنار آنان باسوادان، تلاش کنند که این لکه‌ی ننگ را بشویند.

این حرکتی که در تابستان امسال شروع شد و شما عزیزان نهضت سوادآموزی، با پیشگامی دولت و رئیس‌جمهور محترممان، این کار را انجام دادید و پیشرفتهایی کردید، خیلی باارزش بود؛ اما نگذارید نیمه‌کاره بماند. وسط راه نمانید؛ تا آخر بروید.

آن وقتی که در دنیا خبری از علم و سواد و درس و مشق و نشانه‌های تعلیم و تعلم وجود نداشت، اسلام و قرآن ما با «اقرأ» شروع کرد و به قلم و نوشته سوگند خورد و اسیر جنگی را در مقابل یاد دادن چند کلمه آزاد کرد. این، متعلق به چهارده قرن پیش است. همان کارهای اسلام و نبىّ‌مکرم ما(صلّیاللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) موجب شد که جامعه‌ی امّىِ عرب (امّی، یعنی بیسواد؛ «هوالّذی بعث فیالامّیّین»(1)) در زمانی که اروپای امروز هیچ خبری از علم و دانش نداشتند، دارنده‌ی بزرگترین دانشگاهها و بزرگترین دانشمندان و فارابیها و ابن‌سیناها و محمّدبن زکریاها و ابوریحان‌ها و دیگران و دیگران شود. یعنی در صدر اسلام، مبارزه‌ی با بیسوادی و تحریص و تحریض به علم و دانش، جامعه‌ی اسلامی را حدود هفت، هشت قرن از همه‌ی دنیای متمدنِ آن روز جلوتر برد. البته بعد ما رجعت کردیم، مسلمانان تنبلی کردند و کار ما به این‌جا رسید؛ ولی حالا میتوانیم دوباره شروع کنیم. دوباره انقلاب شد، دوباره اسلام سر کار آمد و حالا دیگر بیسوادی معنی ندارد.

ادامه مطلب



 

 


کتاب «شهید مطهری در حدیث دیگران» دربرگیرنده تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات شهید آیت‌الله مرتضی مطهری است که به قلم رضا مختاری اصفهانی از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.


شهید مطهری در حدیث دیگران

کتاب شهید مطهری در حدیث دیگران/ تدوین: رضا مختاری اصفهانی/ انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی/ در شمارگان2000 نسخه و قیمت 6400 تومان

کتاب «شهید مطهری در حدیث دیگران» که در پنج فصل تدوین شده و در نخستین گام خود به احوال شخصی، خانواده، محیط زندگی و تحصیلات شهید مطهری پرداخته است، سعی دارد رگه‌های تاثیرگذار در زندگی شهید مطهری را از این منظر واکاوی کند.

این کتاب در فصل دوم به فعالیت‌های ی و اجتماعی شهید مطهری پس از هجرت به تهران پرداخته است و نوع ارتباط او با گروه فداییان اسلام، هیات موتلفه اسلامی و نیز فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی در انجمن‌های اسلامی و. توجه نشان داده است.

حسینیه ارشاد از آغاز تا فرجام نیز موضوع سومین فصل از این کتاب است که به نحوه فعالیت شهید مطهری در این مرکز به عنوان یکی از فرازهای مهم زندگی وی توجه نشان داده است.

بررسی نامه‌های شهید مطهری با ناصر میناچی، عضو هیات مدیره حسینیه ارشاد درباره اختلافات شهید مطهری با اعضای هیات‌مدیره و نیز مساله مرحوم دکتر شریعتی و نوع ارتباط شهید مطهری با وی ـ که مهم‌ترین آن نامه مشترک او و مهدی بازرگان به شریعتی است ـ از مهم‌ترین موضوعات پرداخته‌شده در این فصل از کتاب است.

ادامه مطلب


اهمیت بهره‌گیری از قوه سامعه در سوادآموزی و کسب علم


خطبه های نماز جمعه به امامت حضرت آیت الله جوادی آملی، بخش دوازدهم
1387/12/12
255 KB
100
0 0
10
اهمیت بهره‌گیری از قوه سامعه در سوادآموزی و کسب علمخطبه های نماز جمعه به امامت حضرت آیت الله جوادی آملی، بخش دوازدهم
ادامه مطلب



اولین کلاس اکابر کی تشکیل شد؟

سوادآموزی در گذر تاریخ؛ از «اکابر» تا «نهضت‌»

 ایرانیان از گذشته به صور مختلف به مساله علم و علم آموزی می‌پرداختند، به طوریکه نه تنها اطلاعات تمدن جیرفت (کرمان امروز) نشان می‌دهد که مردم آن زمان حدود 5000 سال پیش از میلاد از سطح سواد و آگاهی مناسبی برخوردار بودند و از روش‌های محاسبه‌ای خاص برای بازرگانی و تجارت استفاده می‌کردند، بلکه نشانه‌های دیگری نیز اولین مخترعان خط را به مردمان تمدن جیرفت که بخشی از ایران بزرگ آن زمان بود، نسبت می‌دهد.
روند موضوع «یادگیری» همواره در طول تاریخ ایرانیان وجود داشته است و در دوره‌های مختلف نیز چهره‌ها، شخصیت‌ها و نمادهای فراوانی از فرهنگ و دانش ایرانی به جهانیان معرفی شده است.

تشکیل اولین کلاس اکابر در سال 1286

اما موضوع آموزش و سواد آموزی به طور رسمی با ظهور مکتب‌خانه‌ها در نقاط مختلف کشور از حدود یک هزار سال پیش با مدیریت مردم آغاز شد. افراد تحصیلکرده عموما مسوولیت آموزش خردسالان را بر عهده می‌گرفتند، اما بر اساس مستندات موجود اولین کلاس‌های اکابر در حالی که دولت برنامه مشخصی برای آموزش نداشت، از حدود سال 1286 در شیراز تشکیل شد.

  20 خرداد ماه به روایت تقویم «روز اکابر» نامگذاری شده است و همین بهانه‌ای شد تا پای صحبت علی باقرزاده رییس سازمان نهضت سوادآموزی کشور بنشینیم تا مروری بر روند سواد آموزی در گذر تاریخ از مکتب‌خانه و اکابر تا نهضت سوادآموزی فعلی داشته باشیم.

به گفته رییس سازمان نهضت سوادآموزی، به تدریج به دلیل رویکردهای متفاوت در جامعه جهانی و جهت‌گیریهای کشورهای پیشرفته، آموزش بزرگسالان و سوادآموزی در جلسات سران کشورها مطرح و مورد توجه قرار گرفت، اما به طور رسمی تصویب نامه نظام اکابر در سال 1315 تصویب و در آن زمان تشکیل کلاسهای اکابر برای افراد خارج از سن تحصیل در مدارس و مکانهای دولتی برای کارکنان بیسواد دولت و موسسات عمومی اجباری شد.

باقرزاده ادامه داد: نظام اکابر از سال 1320 به طور رسمی گسترش یافت و بتدریج نظام‌نامه‌های دیگری جایگزین این نوع آموزش شد، چراکه حوزه سواد آموزی در ایران دستخوش فراز و فرودهای فراونی بود.

تشکیل اولین کلاسهای سوادآموزی در ورامین

به گزارش ایسنا، نشانه‌های برگزاری اولین کلاسهای سوادآموزی در سال 1328 در ورامین دیده شد. در سال 1335 برنامه تعلیمات اساسی (که در سال 1288 آموزش اجباری همگانی به تصویب رسیده بود) دچار تغییراتی شد و عنوان "همه باسواد شویم" در دستور کار قرار گرفت.

بدنبال آن آموزش سوادآموزی بزرگسالان در روستاها و مناطق محروم شکل جدیدی یافت، اما ادامه دار نشد و طرح جدیدی تحت عنوان "سواد آموزی تابعی یا حرفه‌ای " بوجود آمد و علیرغم اثرگذاری خوب با بی‌توجهی دولت برای سرمایه گذاری مواجه شد، به طوریکه تنها در اصفهان و بخشهایی از خوزستان به اجرا درآمد.

باقرزاده خاطرنشان کرد: رژیم پهلوی برنامه منسجم و هدفمند و مستمری با سرمایه‌گذاری قابل توجه برای آموزش شهروندان قائل نبود و در قالب طبقات و اشراف سوادآموزی رونق داشت و مستمندان دسترسی مناسبی به آموزش نداشتند که این نگاه باعث شد نرخ باسوادی در کشور افزایش مناسبی نداشته باشد، به طوری که در سال 1335 بر اساس سرشماری نفوس و مسکن تنها 15 درصد مردم اظهار کرده بودند از حداقل سواد برخوردارند. این عدد در سال 1355 به حداکثر 47 درصد رسید و بیش از 50 درصد جمعیت کشور در ایام پیروز انقلاب از نعمت سواد بی‌بهره بودند.

ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

اشک تندر Michael Donal وبلاگ خاص حقیقت دوربین های دیجیتال طراحی،محاسبات و اجرای پروژه های نوین نورپردازی ایران مووی Michael